پیامبر

اقسام ملکات انسانی: سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:17 عصر

 ملکات و رفتار انسانی دو قسم است: قسم اول افعال عادی او است که در این قسم

  فرقی بین انسان و حیوان نیست، مانند خوردن و آشامیدن .

 قسم دوم از اعمال و رفتار انسان اعمال و رفتاری است که از انسان از حیث آن که

 انسان است صادر می‌شود یعنی اگر انسان نباشد ، صادر نمی‌شود . مانند حیا زیرا

 حیوان هرگز حیا ندارد  و حیا مخصوص انسان است.


نوشته شده توسط: سید مهدی هاشمی

مصادیق بزرگ بودن سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:17 عصر

سن:

من بحثی را امروز شروع می کنم و ان شاء ا... از فردا ادامه خواهد

 

داشت و آن این است که مصادیق بزرگی چیست ؟ اولین مورد بزرگ

 

بودن بزرگی از لحاظ سن می باشد .شخصی که از لحاظ سن بزرگ

 

است باید احترام این شخص حفظ شود . برادر بزرگتر در منزل مانند

 

پدر است حضرت فرمودند : « کبیر الاخوه کالاباء » امام رضا (ع)

 

فرمودند:برادر بزرگتر «بمنزله الاب » در روایتها است که:

 

 امام حسین (ع) یک دفعه هم نشد که در صحبت کردن از امام

 

حسن (ع) پیشی بگیرد . « و لا بدره بمنطق »

 

چرا ؟ چون از لحاظ سنی بزرگتر است .

 

 

داستانی از امام خمینی (ره) در مورد احترام به بزرگ تر

 

حضرت امام هیچ وقت با آقای پسندیده که برادر بزرگتر ایشان بود

 

جایی نرفتند . ازایشان علت این کار را پرسیدند ؟ فرمودند :

 

چون وقتی جایی می رویم مردم به من زیاد احترام می گذارند و به

 

همین خاطر شأن برادرم پایین می آید.و دین این را نمی گوید،دین

 

می گوید برادربزرگتر بجای پدر است و باید حرمتش حفظ شود .

 

کسی که احترام افراد را نگه ندارد از ما نیست

 

حضرت فرمودند از ما نیست شخصی که بزرگتر را اکرام نکند و به کوچکتر ترحم نکند .

 

به این روایت خود حضرت حکم مترتب کرده اند .

 

آقا رسول ا... به یک شخصی حکم استانداری نوشته و به آن شخص

 

دادند، آن شخص قبل از سفر به آن محل به محضر آن حضرت جهت

 

پرسیدن سئوالی آمدوقتی به منزل حضرت رسید مشاهده نمود که

 

حضرت در حال خواندن نمازمی باشند و حسن و حسین هم گاهی

 

روی دوش حضرت می روند و گاهی هم روی پشتحضرت می روندو

 

حضرت هم در همین حال مشغول خواندن نماز هستند.بعد ازاتمام

 

نماز پرسیدند یا رسول ا... این چه حالتی است ؟

 

حضرت فرمودند:آن حکم را به من بده . حضرت آن حکم را گرفته و

 

پاره کردند و فرمودند: 

 

« لیس منا من لم یوقر الکبیر و لم یرحم الصغیر »

 

کسی که احترام بزرگتر را نگه ندارد و به کوچکتر ترحم نکند و دلسوز

 

نباشد از ما نیست . یک چنین شخصی لیاقت والی و استاندار بودن

 

را ندارد .در زیبایی های دین توجه کنید،به ظرافت های این دین نگاه

 

کنید وقتی این ظرافت ها در گوشه گوشه خانه ها نمایان شد تربیت

 

 از آنجا آغاز می شود .

 


نوشته شده توسط: سید مهدی هاشمی

آیا پایبندی به حجب و حیا تابو است؟ سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:17 عصر

بحث در افعالی این چنین مورد نظر علمای اخلاق و هدف کتب اخلاقی است  هر

 تمدن و فرهنگی که توانسته باشد چنین افعالی را احیا کند به همان اندازه دارای رتبه

 بالاتری است.هم اکنون  تمدن هائی وجود دارند که چنین اخلاق و خصلتهای انسانی

را به عنوان اخلاق تابو  معرفی می کنند به خاطر اینکه خصلتهایی مانند حجب حیا و

 تقوی  برای انسان محدودیتهایی بوجود می آورند . آن فرهنگ و اندیشه‌ای که با

 محدودیت منافات دارد و انسان را در تمایلات مهار  نشدنی فرو می‌برد هرگز نمی

 تواند چنین ارزشهایی را که خصیصه انسانی است  احیا کند . اگر انسان فاقد چنین

 خصیصه و ویژگی گردد ، تبدیل می شود به خزف! ویژگی یک شمشیر این است که

 در دستان یک پهلوان باشد . وقتی این شمشیر تیزی لازم را نداشته باشد، از این

 شمشیر نعل اسب درست می کنند و دیگر به درد شمشیر بودن نمی خورد . ارزش

 یک اسب در این است که زیر پای یک پهلوان  چابک  در میدان رزم باشد . هنگامی که

 این ویژگی خود را از دست بدهد  پیر و از کار افتاده می‌شود ، از چنین اسبی به

 عنوان بارکش استفاده می‌کنند زیرا دیگر ویژگی و خصیصه مورد نیاز یک اسب چابک

 را ندارد .

  انسان نیز خصایصی دارد که این خصایص از حیث اینکه انسان است از او صادر می شود .

نوشته شده توسط: سید مهدی هاشمی

حیا سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:17 عصر

 تمام مکارم اخلاق حول شرم‌رویی دور می زنند . در روایت آمده که اگر حیا نداشته

 باشی ، « فاعمل ما شئت» ! یعنی هر کاری دلت می‌خواهد انجام بده .

نگاهی به بالا بیانداز اگر دیدی از آن بالایی خجالت نمی کشی،به پایینی نگاه کن،

 اگر دیدی از او  هم  خجالت نمی کشی.از خودت هم خجالت نمی کشی!

 «احسن الحیاء استحیاؤک من نفسک » خودت را هم زیر پا گذاشته‌ای، از خودت هم

 خجالت نمی کشی و نسبت به خودت غیرت نداری در آن صورت

                               « عدنفسک بالبهایم  »

 حضرت می فرماید خودت را در ردیف حیوانات به حساب بیاور نه در حساب

 آدمی . چنین انسانی روز قیامت هم که به محشر می‌آید همانگونه است .

 حضرت امیر المومنین (ع) فرمودند:

             « الصوره صوره الانسان و القلب قلب الحیوان »

 یعنی صورتش صورت انسان است اما اگر چشم گشوده شود و ماهیت او را ببینند ، 

 به شکل حیوان است


نوشته شده توسط: سید مهدی هاشمی

تفکر ، تعقل سه شنبه 85/8/9 ساعت 2:17 عصر

 تفکر، تعقل و ترتیب قیاسات در اعمال و نفس ناطقه انسانی است . حیوان که با تعقل

 عملی را انجام نمی‌دهد  اشتهایش هر چه بخواهد به همانجا می رود .

  می‌گویند شخصی وارد شهری شد ، حیوان را دید که یک پوست خربزه از اینجا و یک

 پوست خربزه از آنجا بر می‌دارد . گفتند: کجا می روی ؟ گفت از من نپرسید از این

 حیوان بپرسید به کجا می رود . بنابراین تفکر خصیصه انسانی است . تفکر، تدبر،

 تعقل و کلمات مختلفی که قرآن در این مورد بکار می‌برد اگر در انسان نباشد ، انسان

 از آن مقام انسانی خود که خداوند متعال برای او قرار داده  سقوط می‌کند.


نوشته شده توسط: سید مهدی هاشمی

<      1   2   3   4   5      >

ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

سخن ماه منیر
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
13999


:: بازدیدهای امروز ::
1


:: بازدیدهای دیروز ::
1



:: درباره من ::

پیامبر

:: لینک به وبلاگ ::

پیامبر


:: آرشیو ::

پاییز 1385



:: خبرنامه ::