بحث در افعالی این چنین مورد نظر علمای اخلاق و هدف کتب اخلاقی است هر
تمدن و فرهنگی که توانسته باشد چنین افعالی را احیا کند به همان اندازه دارای رتبه
بالاتری است.هم اکنون تمدن هائی وجود دارند که چنین اخلاق و خصلتهای انسانی
را به عنوان اخلاق تابو معرفی می کنند به خاطر اینکه خصلتهایی مانند حجب حیا و
تقوی برای انسان محدودیتهایی بوجود می آورند . آن فرهنگ و اندیشهای که با
محدودیت منافات دارد و انسان را در تمایلات مهار نشدنی فرو میبرد هرگز نمی
تواند چنین ارزشهایی را که خصیصه انسانی است احیا کند . اگر انسان فاقد چنین
خصیصه و ویژگی گردد ، تبدیل می شود به خزف! ویژگی یک شمشیر این است که
در دستان یک پهلوان باشد . وقتی این شمشیر تیزی لازم را نداشته باشد، از این
شمشیر نعل اسب درست می کنند و دیگر به درد شمشیر بودن نمی خورد . ارزش
یک اسب در این است که زیر پای یک پهلوان چابک در میدان رزم باشد . هنگامی که
این ویژگی خود را از دست بدهد پیر و از کار افتاده میشود ، از چنین اسبی به
عنوان بارکش استفاده میکنند زیرا دیگر ویژگی و خصیصه مورد نیاز یک اسب چابک
را ندارد .
انسان نیز خصایصی دارد که این خصایص از حیث اینکه انسان است از او صادر می شود .